پری ها ، دلنوشته های یک دختر

پری ها ، دلنوشته های یک دختر
دلنوشته هایی برای زنان و دختران ، اشعار عاشقانه و مطالبی برای دختران 
نويسندگان

 

برادرم وقتی از سربازی برگشت اندازه چند سال خاطره داشت .وقتی می امد مرخصی کلی خاطره داشت

که تعریف کنه و من پای ثابت شنونده خاطره هاش بودم.  یه بار از کشیک کشیدن روی برجک نگهبانی برام تعریف کرد

که شبهاش ترسناک بود و روزهاش خسته کننده . اینکه کسی و نمی بینی و خودتی و خودت .

این حرفش گوشه ذهنم باقی موند. هر وقت از جلوی پادگانی که برجک نگهبانی داشت رد می شدم

یاد حرفهای برادرم می افتم. چند روز پیش با برادرم رفته بودیم بیرون که از جلوی یه پادگان رد شدیم و حدود

5 یا 6 تا برجک داشت وقتی به بهشون رسیدیم برای سربازها دست تکون دادم .

برادرم خندید و گفت چرا دست تکون دادی ؟ گفتم عصر جمعه بالای برجک تک و تنها ادم هم

حوصله اش سر می ره هم غصه اش می گیره .بزار بهشون انرژی بدم. از اول منطقه نظامی

تا آخرش برای همه سربازها دست تکون دادم و اونها هم برام دست تکون دادن

 و لبخند زدن. نادر گفت مودتو دوست دارم کاری نداری ماشینهای اطراف با تعجب بهت

نگاه می کنن کار خودتو می کنی.  گفتم شاد کردن ادمها نه تعجب داره نه خجالت .

بزار بگن دیونه ام. برام مهم نیست اون چیزی که توی دلمه برام مهمه .

همیشه وقتی سوار ماشینش می شم می خنده وقتی نگاهم میکنه

انگار به یه بچه نگاه می کنه که ازش انتظار نداره معقول باشه.

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: شادی سربار برجک نگهبانی عصر جمعه انتظار دوست
[ دو شنبه 20 ارديبهشت 1400 ] [ ] [ پری ها ]
.: Weblog Themes By موفقیت , انگیزه و علاقه در کسب درآمد :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ پری ها، ویژه دختران و زنان ایران زمین خوش آمدید
لینک های مفید
امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 30
بازدید ماه : 159
بازدید کل : 8049
تعداد مطالب : 116
تعداد نظرات : 43
تعداد آنلاین : 1