پری ها ، دلنوشته های یک دختر دلنوشته هایی برای زنان و دختران ، اشعار عاشقانه و مطالبی برای دختران
|
|
دوست داشتم گلی بودم در دستان تو ، چرا که می دانستم هر چند عمرم کوتاه است ولی در این مدت زمان کوتاه تو با من سخنها می گفتی ، با انگشتانت گلبرگهایم را نوازش می کردی و غصه عشق را به گوشم مثل لالایی می خواندی
با آن چشمان زیبایت مرا می نگرستی و می ستودی و من خرسند از این نگاه دلنشین و مست از لبخند زیبایت.
ای کاش می شد لبخندت روی گلبرگهایم حک شود.
کاش می شد عطر وجودت همراهم بماند تا زمانی که باد می وزد آن را با خود تا دور دستها ببرد .
ای کاش کویری بودم در دور دستها که تو مرا کشف می کردی می پیماییدی ام و سراسر تو را در آغوش می گرفتم
ای کاش آسمان بودم بر فراز سرت که هر کجا همراهت بودم
ای کاش ان خیابانی بودم که تو پا بر سنگفرشش می گذازی و برای رهایی از غم در آن قدم می زنی
ای کاش کتابی بودم که تو هر روز سطر به سطر و ورق به ورق می خواندی اش
ای کاش پرنده ای بودم پرواز می کردم به سویت
ای کاش نزدیکت بودم و تو را در آغوش می گرفتم به جبران آن همه سال دوری
دوری از برم ولی نزدیکی ، نمی بینمت ولی هر روز هر ثانیه با تو رو در رو سخن می گویم
لمست نمی کنم ولی ملموس ترینی ،
بهترینم ... نظرات شما عزیزان: برچسبها: گل ,عمر,عشق ,لبخند,عطر , کویر, آغوش [ یک شنبه 28 ارديبهشت 1399
] [ ] [ پری ها ]
|
[ سایت پول یابی : کارآفرینی , کسب درآمد خانگی , بازاریابی ] [ Weblog Themes By : poolyabi]
| |